فرهنگ > ميراث و تمدن
مردم چين با داشتن فرهنگي غني، مراسم ملي و سنتي فراواني دارند. معروفترين آن، عيد بهار يا نوروز است كه از هشت روز مانده به آخر سال چيني آغاز مي شود و تا پانزدهم ماه بعد ادامه مييابد.
پانزدهم ماه اول بهار جشن فانوس است كه با اين مراسم پايان عيد بهار اعلام ميشود. تقويم چيني از سال۱۹۱۱ به سال ميلادي تبديل شد.
قبل از تغيير تقويم به سال ميلادي، گاهشماري چيني مبتني بر حركت ماه به دور زمين و گاه بر حركت زمين به دور خورشيد بود.
هم اكنون در تقويمهاي منتشرشده در چين به رسم سنتي، همه قراردادهاي گاهشماري، سنتي و رسمي محاسبه ميگردد.
ديوار چين/ جاذبههاي گردشگري چين / معبد آسماني / سنگنگارههاي دازو / تنديس عظيمالجثه بوداي هيتونگ / شهر ممنوعه / هتل تيانزي / مسجد نيو جيه /
روزهاي هفته از دوشنبه آغاز ميشود، ماههاي دوازده گانه سال با تقويم قمري و شمسي كه مورد توجه كشاورزان است به نام ماه اول، ماه دوم و … ياد ميگردد و صورت فلكي نيز مورد توجه است.
در چين باستان هر شصت سال را يك دور نجومي يا” جيازه” Jiaze مي ناميدند و هر شصت سال را به پنج دوره تقسيم مي كردند و هر دوره را به ۱۲ سال و هر سال را به نام حيواني مي ناميدند و ۱۲ سال به ۱۲ حيوان يا صورت فلكي نام گذاري مي شد و صورتها عبارتند بودند از : موش، گاو، ببر، خرگوش، اژدها، مار، اسب، گوسفند، ميمون، خروس، سگ و خوك.
چينيها معتقدند كه قواي طبيعت هميشه بخشنده نيستند و آباداني به تعادل و تزلزل قواي ويرانگر وابسته است كه اگر مهار نشوند مصيبت بار خواهند بود. آب و هواي متغيير چين و سختي معيشت آنان را به قرباني كردن براي قواي طبيعت وا مي داشت تا از خشم آنها برهند.
هنوز در حاشيه رودخانه زرد كساني كه به رودخانه مي افتند نجات نمي دهند زيرا معتقدند كه رودخانه قرباني مي خواهد. با به هم خوردن تعادل قواي طبيعت به جهت دخالت افراد بشر ويراني به وجود مي آيد. پادشاه به عنوان فرزند آسمان تعادل را برقرار ميكرد. فرزند آسمان يك پادشاه غله بود و روزهاي آخر ماه بهار كه گياه فرفيون گل مي دهد و عدس آبي بزرگ ميشود مراسم قرباني كردن را انجام مي دهد.
رستش آسمان در زمين از امتيازات فرزند آسمان بود. از مهمترين وظايف وي افتتاح سال كشاورزي بود كه بر طبق تقويم چيني ها در روز اول سال اتفاق مي افتاد و زمان آن مقارن با اوايل فوريه است.
كشاورزان چيني زمستان را به ۹ بخش تقسيم مي كنند و مي گويند : نه روز اول و دوم دست از آستينها بدر نكنيد. نه روز سوم و چهارم روي يخ راه مي رويم. نه روز پنجم و ششم بيد هاي كنار رودخانه جوانه مي زنند. نه روز هفتم و هشتم يخ رودها آب مي شود. نه روز نهم و دهم كشتزارها را شخم بزنيد.
مراسم عيد بهار از بيست و سومين روز ماه آخر آغاز مي شود اين روز را روز بدرقه سال نيز مي نامند. خانه تكاني از اين روز آغاز مي شود و مي كوشند تا در نوروز همه جا پاك و درخشان و نوراني باشد، خريد پوشاك نو و غذاهاي سنتي از رونقي خاص برخوردار است. شعرهاي فراوان خوانده مي شود و در پكن در يكي از ترانه ها برنامه كار هشت روز مانده به نوروز را چنين بيان ميكنند:
روز بيست و سوم پختن آش شكاموني (بودا). روز بيست و چهارم خانه تكاني. روز بيست و پنجم آماده كردن دوفو (خوراك لوبيا). روز بيست و ششم فراهم كردن گوشت. روز بيست و هفتم فراهم كردن مرغ. روز بيست و هشتم آرد خمير كردن. روز بيست ونهم عود سوزاندن. روز سي ام شب زنده داري.
آش شكا موني يا ساكيا موني را با جمع آوري هشت نوع غله به نشانه هشت روز مانده به پايان سال به كمك ياران و همسايگان فراهم مي كنند، تا از درويشانه زيستن بودا و با ديگران خوردن وي ياد آورده باشند. آجيلي هم از ذرت و لوبياي قرمز و تمبر چيني و پسته زميني فراهم مي كنند.
از اين روز به پاكيزگي آشپزخانه ميپردازند زيرا چنين باور دارند كه خداي آشپزخانه در چهره اي خندان و تني فربه، شكم برآمده و تنبل به آسمان مي رود و گزارش آشپزخانه را به خداي آسمان ارائه ميدهد، بنابراين پختن غذاهاي شيرين و خوشمزه در تمام خانه ها رواج دارد تا خداي آسمان از آنان رضايت داشته باشد و خدي آشپزخانه با بركت و نعمت از آسمان به آشپزخانه باز آيد.
در آشپزخانه چينيها خاصه در پكن هميشه تصوير اين خدا در حاليكه ماهي (ماهي در معابد بودايي چين جايي خاص دارد. گويند بودا بر ماهي درياي وجود نشسته و زنگ و چوبك و سنج از آن نواخته مي شود كه ماهي آرام نگيرد) در دست دارد و نگهبان پخت غذاها است ديده ميشود.
در روستاها مردم با انجام رقص هايي به پيشواز سال نو مي روند اين رقص دسته جمعي به نام ” يانگ ” معروف است (رقصي كه در آن كسي با سر و سينه آدمي و پاي و سر اسب به ميدان ميآيد). در اين رقص كساني كه پوست اژدها و شير مي پوشند شادي و بركت را به جمع ميبرند.
ضيافت شام با حضور همه اعضاي خانواده درشب آستانه عيد چه در شمال چه در جنوب كشور لازم و ضروري است. در جنوب اين شام غالباً از بيش از ده نوع خوراك تشكيل ميشود كه در ميان آنها ماهي و خوراكي تهيه شده از خمير لوبيا بايد ديدهشود.
زيرا اين دو خوراك در تلفظ به چيني با ” مرفعه بودن ” تقريبا يكي است. در شمال اين غذا را اغلب ” جيا زه” يعني گوشواره تشكيل ميدهد. خانواده دراين شب در كنار يكديگر به تهيه اين خوراك سنتي مشغول ميشوند.
در ميان خوراكهاي سنتي عيد بهار غذاهاي شيرين تهيه شده از ارد برنج چسبيده به چيني ” نيا گا” حتما بايد باشد. زيرا اين نشانگر ارتقاي دائمي سطح زندگي، گردهم آمدم و سعادتمندي اعضاي خانواده است.
در آستانه سال جديد به تقويم كشاورزي چين، مردم با سرور و شادي با سال گذشته وداع نموده و به پيشواز سال جديد ميروند. دربعضي مناطق مردم به آتش زدن ترقه و آتش بازي هم ميپردازند. ازاول سال نو اعضاي خانواده ملبس به لباسهاي زيبا و نو به استقبال مهمانان و يا ديدار از خويشاوندان و دوستان ميپردازند.
آنان هنگام ملاقات جملات مباركي چون ” سال نومبارك” و ” يا عيد بهار مبارك باد “را ميگويند و سپس به خوردن ميوه و شكلات و چاي مشغول مي شوند و با هم گفت و گو ميكنند. در ايام عيد بهار برنامههاي هنري و تفريحي جالب توجه و رنگارنگ است.
در بعضي جاها اپراها و فيلمهاي ويژه عيد به معرض نمايش گذاشته ميشود و دربعضي مناطق ديگر برنامههاي هنري عاميانه نظير رقص شير، يان گو و رقص با چوب پا و غيره اجرا ميشود. به اين ترتيب محيطي مملو از وجد و شعف و شادي برهمه جا حكمفرما است.
البته بيشتر مردم ترجيح ميدهند درخانه برنامههاي تلويزيوني اختصاصي عيد بهار را تماشا كنند. گفتني است كه نصب كردن تابلوهاي خوشنويسي ونقاشيهاي ويژه عيد بهار روي ديوار و روشن كردن فانوس نيز از جمله برنامههاي عيد بهار است. درايام اين عيد جشن فانوس نيز جلوهاي خاص دارد.
فانوسهاي رنگي درواقع از جمله هنرهاي دستي و سنتي مردمي چين است. مردم در دست داشتن اشكال مختلف متنوع فانوسها كه بر روي آن شكل حيوانات، مناظر طبيعي و چهرههاي قهرمانان ترسيم شدهاست در يك جا جمع ميشوند و شادي مي كنند.
البته پابه پاي ارتقاي سطح زندگي مردم، آنان ضمن حفظ آداب و رسوم سنتي، برنامههاي جديدي به وجود آوردهاند. براي نمونه جهانگردي و چين گردي به رسم نوين چينيها در ايام عيد بهار بدل شدهاست.